آدمها مثل کتابها هستند

بعضی از آدمها جلد زرکوب دارند.بعضی جلد ضخیم و بعضی جلد نازک

بعضی از آدمها با کاغذ کاهی چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی

بعضی از آدمها ترجمه شده اند

بعضی از آدمها تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدمها فتو کپی آدمهای دیگرند

بعضی از آدمها با حروف سیاه چاپ میشوند و بعضی از آدمها صفحات رنگی دارند

بعضی از آدمها تیتر دارند , فهرست دارند و روی پیشانی بعضی آدمها نوشته اند : حق هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است.

بعضی از آدمها قیمت روی جلد دارند و بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند و بعضی آدمها بعد از فروش پس گرفته نمیشوند.

بعضی از آدمها خط خوردگی دارند و بعضی از آدمها غلظ چاپی دارند

بعضی از آدمها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بضی را باید نخوانده دور اندخت

از روی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و از روی بعضی باید جریمه نوشت

بعضی از آدمها فقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدمها معلومات عمومی هستند

 قیصر امین پور

از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟

جواب داد: "  گذشته ات را بدون هیچ تأ سفی بپذیر , با اعتماد زمان حال را بگذران و بدون ترس از آینده آماده شو . زندگی شگفت انگیز است فقط اگر بدانید چگونه زندگی کنید."

مهم نیست که قشنگ باشی – قشنگ این است که مهم باشی حتی برای یک نفر.

مهم نیست که آهو باشی یا شیر. مهم این است که با تمام توان شروع به دویدن بکنی.

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه پایان رسیدن.

فرقی نمیکند که گودال کوچک آبی باشی یا دریای بی کران – زلال که باشی آسمان از آن توست.

هم اکنون که در در جهانی پر از هیاهو و حاشیه زندگی میکنیم گاهی آنقدر غرق مشکلات ریز و درشت میشویم که یادمان میرود سری به قلب مان بزنیم وببینیم چه کسی در آن خانه کرده است.

به جای اینکه به لطف وکرم دوست ازلی امیدوار باشیم مشکلات و گرفتاریهایمان را میشماریم – گویا نمیدانیم خدا چقدر مهربان است ودلش روز وشب صدای مارا بشنود.

بیایید به خدا اعتماد کنیم و هر روز رابا توکل به او زندگی را به جلو برانیم.

سکوت کنیم و در خلوت خود با خدا حرف بزنیم.

به آغوش گرم خدا پناه ببریم و از لحظه های ملکوتی دعا غافل نشویم.

التماس دعا.

عشق تنها غزل نغز دل انگیز سرور است

عشق نغمه ی دل باخته ساری است به بستان

یا شور نوای نی نایی به گلستان

عشق گرمای دلِ دلبر و دلداری هستی

یا که همان شور دل انگیز بهاری است

در جنگل ودر دشت وبه جالیز

عشق دستان به هم خورده طفلی است به شادی

یا شور و نشاط وشعفی , بانگ وصدایی

فریاد بلند کودکان است به بازی

یا شوق شکفتن گیاهی است به سازی

آن ساز که بلبلی مست گلی زد

آن چنگ که مطربی بهر دلی زد